روایت خواندنی جاسوس کا.گ.ب از بازجویی سادیسمی پوتین/ خود را خدا میداند اما به سرنوشت چائوشسکو دچار میشود!
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۴۷۰۳۰
به گزارش خبرآنلاین به نقل از سان، سرگئی جیرنوف به مدت هفت سال برای سرویس مخفی روسیه کار کرد - تا اینکه در سال ۲۰۰۱ مجبور به تبعید به فرانسه شد و در آنجا پناهنده شد.
جیرنوف در سال ۱۹۶۱ در مسکو متولد شد و در سال ۱۹۸۴ به کا.گ.ب پیوست. او نیز مانند پوتین، فارغ التحصیل موسسه سرخ است، موسسه ای که که نخبگان اطلاعاتی را آموزش می دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما این جاسوس سابق چهار سال قبل در سال ۱۹۸۰ در حالی که داوطلب بازی های المپیک مسکو بود، پوتین را ملاقات کرده بود و بینش منحصر به فردی نسبت به ذهن پیچیده او به دست آورده بود.
جیرنوف پس از آنکه تلفنی با یک شهروند فرانسوی صحبت کرد و خواستار اطلاع از این رویداد ورزشی شد، توسط دیکتاتور روسیه مورد بازجویی قرار گرفت. پوتین گمان می کرد که جیرنوف جاسوس فرانسه است و از او درباره ارتباطاتش سوال کرد.
جیرنوف در این باره گفت: رهبر روسیه در بازجویی "لذت عجیبی" برده است.
در طول این بازجویی پرتنش پوتین خیال می کرد که مچ جیرنوف را به خاطر یک کتاب ممنوعه گرفته است.
اما جیرنوف فاش کرد که این کتاب توسط خانواده لئونید برژنف به او هدیه داده شده است - پوتین هراسان چارهای جز رها کردن او نداشت که چرا که خطر خشم رهبر شوروی نسبت به این اقدام وجود داشت.
جیرنوف گفت: «آندری دوست خوب من و همکار دانشکده بود. پوتین در آن لحظه حیرت زده شد و من را رها کرد.»
جیرنوف فاش کرد:« پوتین یک افسر حسود کا.گ.ب بود که بسیار شیفته قدرت بود. وقتی از من بازجویی میکرد، لذت عجیبی از او احساس میکردم، او هنگام بازجویی از افراد لذتی سادیستی داشت. من هم نسبت به افراد برتر از او حسادت داشتم و این حسادت با گذشت سالها بیشتر شد.»
و جیرنوف اکنون بر این باور است که پوتین می تواند با سرنوشتی مشابه دیکتاتور رومانیایی نیکولای چائوشسکو روبرو شود - که در سال ۱۹۸۹ توسط در یک انقلاب سرنگون و اعدام شد.
شورش برق آسا توسط مزدوران گروه واگنر روسیه، شکاف هایی را در تسلط ضعیف پوتین بر قدرت آشکار کرد. تصور میشود پوتین ممکن است با یک بحران رهبری روبرو باشد - با گرگهای زیادی که که در کمین بوده و مایلند راه خود را برای رسیدن به قدرت هموار کنند.
این جاسوس سابق گفت: «فکر میکنم پوتین منفورترین شخص برای نخبگان روسیه است، زیرا جنگی که او آغاز کرد شکست خواهد خورد و این جنگ خسارات زیادی برای روسیه به همراه داشته است.»
وی افزود: «برکناری پوتین از قدرت تنها راه حل است، اگرچه در واقع غیرممکن به نظر می رسد. اما به یاد داشته باشید که برکناری چائوشسکو دیکتاتور رومانی نیز تا سال ۱۹۸۹ غیرممکن به نظر می رسید.»
وی ادامه داد: «وقتی روسیه در جنگ شکست بخورد، این کشور مانند اتحاد جماهیر شوروی از هم خواهد پاشید.»
جاسوس سابق کا.گ.ب برای آخرین بار در سال ۱۹۹۰ با پوتین ملاقات کرد، در حالی که او به همراه آهنگساز فرانسوی پیر بولز در ماموریت بود.
این دو در یک مهمانی با هم ملاقات کردند اما پوتین از صحبت با او امتناع کرد.
جیرنوف گفت که پوتین خود را خدا می داند و می خواهد جاودانه شود مسائلی که او را به سمت مسائل عرفانی سوق می دهد.
جیرنوف گفت: «او تقریباً هیچ چیز در زندگی خود نخوانده است، به جز افسانه های کودکانه در ۶ سالگی که هنوز هم اغلب به آنها اشاره می کند. او یک کودک خیابانی است، او را کتک میزدند، شاید هم مورد آزار قرار میگرفت. چیزهای بیرحمانهای یاد میگرفت. او قدرت بدنی نداشت، به همین دلیل حیلهگری را یاد گرفت. همراهان او آنچه را که می خواست بشنود به او گفتند و اطلاعات بدی را منتشر کردند.»
وی گفت: «من روسی هستم و می گویم پوتین روسیه را می کشد. او یک جامعه ستیز است. او هیچ همدلی ندارد. او دیگر منطقی نیست.»
منبع: سان / ترجمه: ابوالفضل خدائی
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1800873منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ولادیمیر پوتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۴۷۰۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563